شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر كه منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده است، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.
جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز با آن كه جشن را به جمشید منسوب می كند، یادآور می شود كه: 'آن روز كه روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود'.
نوروز برابر با یكم فروردین ماه (روزشمار خورشیدی)، جشن آغاز سال نو و یكی از كهنترین جشنهای بجا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان بوده و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن میگیرند.
ایرانیان باستان از نوروز به عنوان (ناوا سرِدا) یعنی سال نو یاد میكردند. مردمان ایرانی آسیای میانه نیز در زمان سغدیان و خوارزمشاهیان، نوروز را (نوسارد و نوسارجی) به معنای سال نو مینامیدند.
منشا و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. در برخی از متنهای كهن ایران از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متنها، كیومرث به عنوان پایهگذار نوروز معرفی شده است.
پدید آوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده است كه جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی كردند و آن روز را (روز نو) نامیدند.
برخی از روایتهای تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت میدهد. بر طبق این روایتها، رواج نوروز در ایران به 538 سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله كورش بزرگ به بابل بازمیگردد. همچنین در برخی از روایتها، از زرتشت بهعنوان بنیانگذار نوروز نام برده شدهاست. اما در اوستا (دست كم در گاتها) نامی از نوروز برده نشده است.
كوروش دوم بنیانگذار هخامنشیان، نوروز را در سال 538 قبل از میلاد، جشن ملی اعلام كرد. وی در این روز برنامههایی برای ترفیع سربازان، پاكسازی مكانهای همگانی و خانههای شخصی و بخشش محكومان اجرا نمود.
این آیینها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار میشده است. در زمان داریوش یكم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار میشد. البته در سنگ نوشتههای بهجا مانده از دوران هخامنشیان، بهطور مستقیم اشارهای به برگزاری نوروز نشده است.
اما بررسیها بر روی این سنگنوشتهها نشان میدهد كه مردم در دوران هخامنشیان با جشنهای نوروز آشنا بودهاند و هخامنشیان نوروز را با شكوه و بزرگی جشن میگرفتهاند.
شواهد نشان میدهد داریوش اول هخامنشی، به مناسبت نوروز در سال 416 قبل از میلاد سكهای از جنس طلا ضرب كرد كه در یك سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شدهاست. در دوران هخامنشی، جشن نوروز در بازهای زمانی میان 21 اسفند تا 19 اردیبهشت برگزار شده است.
از برگزاری آیینهای نوروز در زمان امویان نشانهای در دست نیست و در زمان عباسیان نیز به نظر میرسد كه خلفا گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال میكردهاند. با روی كار آمدن سلسلههای سامانیان و آل بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد.
در دوران سلجوقیان، به دستور جلالالدین ملكشاه سلجوقی تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله خیام برای بهترسازی گاهشمار ایرانی گردهم آمدند. این گروه، نوروز را در یكم بهار (ورود آفتاب به برج حمل) قرار دادند و جایگاه آن را ثابت كردند.
بر اساس این گاهشمار كه به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد كه هر چهار سال یكبار (گاهی هر پنج سال یك بار)، تعداد روزهای سال را بهجای 365 روز برابر با 366 روز در نظر بگیرند. این گاهشمار از سال 392 هجری آغاز شد.
نوروز در دوران صفویان نیز برگزار میشد. در سال 1597 میلادی، شاه عباس صفوی مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام كرد.
در اسلام و به ویژه آیین تشیع به نوروز به عنوان روزی خجسته نگاه شده و بر گرامی داشتن آن تاكید فراوان شدهاست. از دیدگاه شیعه، نوروز روز ظهور امام زمان است.
در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است:
'روز نوروز همان روزی است كه خداوند در آن از بندگانش پیمان گرفت كه او را پرستش كنند و هیچ چیزی را شریك او ندانند و این كه به پیامبران و اولیایش ایمان بیاورند و آن نخستین روزی است كه خورشید در آن طلوع كرده و بادهای باردار كننده در آن وزیده است و گلها و شكوفههای زمین آفریده شده است. و آن روزیست كه كشتی نوح(ع) به كوه جودی قرار گرفت. و آن روزی است كه در آن قومی كه از ترس مرگ از خانههای خود بیرون آمدند و آنها هزارها نفر بودند پس خداوند آنها را بمیراند و سپس آنها را در این روز زنده كرد. و آن روزیست كه جبرییل بر پیامبر (ص) فرود آمد. و آن همان روزیست كه ابراهیم(ع) بت های قوم خود را شكست. و آن همان روزیست كه پیغمبر خدا، امیرالمومنین علی(ع) را بر دوش خود سوار كرد تا بت های قریش را از بالای خانه خدا به پایین انداخت و آنها را خرد كرد'.
گویندگان و شعرای ایرانی از دیرباز تاكنون در وصف نوروز و جشن فروردین كه همراه مواهب گرانبهای طبیعت و هنگام تجدید عهد نشاط و شادمانی است، داد سخن دادهاند چنانكه حافظ در غزلی در این باره گفته:
ز كوی یار میآید نسیم باد نوروزی / از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
چو گل گر خردهای داری خدا را صرف عشرت كن / كه قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
ز جام گل دگر بلبل چنان مست میلعلست / كه زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی
به صحرا رو كه از دامن غبار غم بیافشانی / به گلزار آی كز بلبل غزل گفتن بیاموزی
منطقهای كه در آن جشن نوروز برگزار میشد، امروزه شامل چند كشور است و همچنان در این كشورها جشن گرفته میشود. برخی آیینهای نوروز در این كشورها با هم متفاوتاند. مثلا در افغانستان سفره هفتمیوه میچینند؛ اما در ایران سفره هفت سین میاندازند.
جغرافیای نوروز با نام نوروز یا مشابه آن، سراسر خاورمیانه، بالكان، قزاقستان، تاتارستان، در آسیای میانه چین غربی (تركستان چین)، سودان، زنگبار، در آسیای كوچك سراسر قفقاز تا آستراخان و نیز آمریكای شمالی، هندوستان، پاكستان، بنگلادش، بوتان، نپال و تبت را شامل میشود.
بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان، در تاریخ 24 فوریه 2010، مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب یك قطعنامه در مقر سازمان در نیویورك، روز ۲۱ ماه مارس (4 اسفند) را به عنوان روز بینالمللی نوروز و فرهنگ صلح در جهان به رسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد.
در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز جشنی با ریشه ایرانی كه قدمتی بیش از 3 هزار سال دارد و امروزه بیش از 300 میلیون نفر آن را جشن میگیرند توصیف شدهاست.ك/4
7179/534